ناشنوا باید با چشم خود بشنود

امروزه زبان با چهار رکن اصلی: شنیدن، گفتن، نوشتن و خواندن، کامل ترین وضعیت ارتباطی را پیدا کرده است. ولی انسانها آرزو دارند روزی برسد که درک فکر افراد راحت تر صورت گیرد، مثلاً بتوان در یک چشم به هم زدن انبوه اطلاعات و اخبار را به دیگران منتقل کرد و یا بدون حرف زدن دیگران و بدون مداخله گوش در شنیدن و بدون اندام گفتاری در سخن گفتن و نوشتار بتوانیم از نیات دیگران آگاه شویم و به افکار آنان دست یابیم.
علم تله پاتی و هیپنوتیزم در جهت دستیابی به این آرزوی انسان حرکت می کند و موفقیت های چشمگیری نیز عاید انسان گردیده است. هر یک از شما از طریق وسایل ارتباط جمعی به این نکات برخورد کرده اید که:
* یک مرتاض هندی با قدرت نگاه خود قطاری را از حرکت باز داشت!!
* زنی در شوروی قادر است از طریق نگاه، از پشت دیوار با خبر شود!!
* مردی که تکنیسین هواپیما بود و بر اثر سقوط از روی بال هواپیما دچار به هم ریختگی عصبی گردیده است قادر است با نگاه کردن به افراد از گذشته و آینده آنها باخبر شود!!
* فردی که قدرت بینایی خارق العاده ای دارد بدون استفاده از هیچ دستگاه پزشکی قادر است سنگ مثانه و سنگ کلیه را در داخل بدن انسان تشخیص دهد!! و...
چشم، یکی از اعضای بسیار حساس موجود زنده از جمله انسان است، در دایره یادگیری انسان بیشترین سهم آموخته ها از طریق قوه باصره یا بینایی است. روانشناسان یادگیری، سهم بینایی را در بین حواس پنجگانه انسان در دایره یادگیری ۸۱% ذکر کرده اند که در مقابل ۱۳% سهم شنوایی و ۵/۳% قوه بویایی و ۵/۱% قوه چشایی بسیار بالاست. افراد ناشنوا که قدرت شنیداری ندارند، چشم را جایگزین گوش می کنند به نحوی که با تمرکز بر روی لب خوانی و گفتارخوانی قادرند حتی از نیمرخ صحبت دیگران را بفهمند. نظر به این که بیش از یک سوم از حروف فارسی، حلقوی و حنجره ای است و از نظر و دید یک ناشنوا پنهان و ناپیداست حدس زدن جایگاه حروف در موقع ادای جملات کاری بس دشوار و توان فرساست، ولی ناشنوایان به دلیل نیاز، به آن پرداخته  و مسلط می شوند. ناشنوایان با به کارگیری مداوم چشم بیش از افراد عادی و شنوا از نظر بینایی مهارت پیدا می کنند و قادر به انجام امور حساس و ظریفی که به مهارت چشم نیاز دارد، خواهند شد. به همین سبب ناشنوایان از عهده انجام کارهای عملی که به هماهنگی دید و دست نیاز دارد به خوبی برمی آیند.
«کامران رحیمی» مؤلف کتاب «آدمهای سنگی» که خود ناشنواست از قدرت بینایی فوق العاده  خود تعجب می کند و می گوید: «وقتی که کمبود خواب نداشتم و در حالت عادی بودم می توانستم با یک نگاه فکر دیگران را بخوانم و به آنها فرمان دهم و هر طور که بخواهم آنها را جابه جا کنم.»
مردم می گویند: «پشت دیوار سکوت چه خبر است؟»
«راه خاموش موفقیت چگونه است؟ چه هیاهویی در دنیای سکوت وجود دارد.»
«گراهام بل» یکی از پیشکسوتان آموزش ناشنوایان در جهان معتقد بود که: «ناشنوا باید با چشم خود بشنود.» بنابر این در تعلیم و تربیت و زندگی یک ناشنوا، چشم مرکز یادگیری و نگاه؛ محل فرهنگ، و سکوت، همه حرف است. این راز نگاه و این پیچیدگی ارتباط و این فن مرموز مراوده است که شاعر بزرگی چون «غلامعلی رعدی آذرخشی» را واداشته که پرده از اسرار نگاه برادر کر و لالش بردارد و قصیده ای زیبا بسراید.

ای که از گوش و زبان ناشنوا بودی و گنگ
زندگی نو کن و بستان ز گذشته ناتوان

پریسا کریمی مقدم «کارشناس کودکان استثنایی» 

دسته ها : اجتماعی
يکشنبه بیست و هفتم 11 1387
توسط هنرمند ناشنوا فرش عشق و صلح در رودسر بافته شد

به گزارش خبرگزاری فارس، این فرش با یک میلیون و500هزار گره و با رنگ هایی غیرقابل تغییر در 3هزار ساعت خلق شد.
محمد محمدی دعویسرایی بافنده این فرش در رابطه با اثر خود گفت: در این فرش مفاهیمی از آیات قرآنی، اشعار و تصاویری که نشان دهنده چگونگی دستیابی به صلح است بافته شد.
وی اظهار داشت: فرش عشق و صلح دارای دو رو است که در یک طرف آن دستیابی به صلح در 5قاره نشان داده شده و در طرف دیگر آن راه رسیدن به عشق که سرچشمه خوبی هاست به تصویر درآمده است.
این هنرمند ناشنوای رودسری هدف از بافت این فرش را معرفی عشق، دوستی و صلح به دنیا عنوان کرد.
فرش عشق و صلح در همایش مالکیت های معنوی در تهران رسما پرده برداری شد.
دسته ها : فرهنگی و هنری
دوشنبه بیست و یکم 11 1387

هنریتا سوان لیویت ستاره شناس آمریکایی بود.

 خانم سوان لیویت که ناشنوا بود ابتدا توسط یکی فیزیکدانان دانشگاه هاروارد در رصدخانه هاروارد استخدام شد تا کار خسته کنندهٔ نورسنجی ستارگان را روی حجم عظیم عکسهای رصدخانه انجام دهد.

در سال1902 هنریتا به سمت رییس بخش نورسنجی از طریق عکاسی منصوب شد. آن زمان لیویت حدود ۲۴۰۰ ستاره متغیر کشف کرده بود. این تعداد نصف تمام متغیرهای شناخته شده در زمان او بود. پژوهش‌های گسترده لیویت روی متغیرها به رابطه دوره – درخشندگی انجامید.

متغیرهای قیفاووسی و نمودار دوره-درخشندگی در حدود ۱۰۰ سال پیش به دنبال کارهای خانم «هنریتا سوان لویت» به جهان اخترشناسی معرفی شدند.

در سال 1912 با بررسی ۲۵ ستاره‌ متغیر قیفاووسی در کهکشان ایرما‍لانی کوچک نوشتاری ارائه کرد و در این نوشتار او دوره تناوب این ستاره‌ها را تعیین کرده بود. در سال 1918 دو دانشمند به نامهای هارلو شیلی و اینار هرتسیرونگ رابطهٔ دوره-درخشندگی را برحسب قدر مطلق ستاره‌ها بیان کردند که این رابطه به معیاری برای تعیین فاصلهٔ کهکشانها تبدیل شد.

 منبع : دانشنامه

دسته ها : چهره موفق
دوشنبه بیست و یکم 11 1387
گفتگو با مسوول کانون ناشنوایان

به بهانه 8 مهر روز جهانی ناشنوایان سری به کانون ناشنوایان زدیم. سکوت همه جا را احاطه کرده بود.گاهی صدای خنده و اغلب صدای لب‌هایی که محکم بر هم می‌خورد و رقص دست‌ها توجه هر تازه‌واردی را جلب می‌کرد. هر یک از آنها به محض دیدن ما دست‌شان را در کنار صورت برده و با لبخندی سلام می‌کردند. گیج و سرگردان شده بودم. دلم می‌خواست با آنها صحبت کنم. از بچه‌های کوچک تا پیرمرد و جوان گرد هم جمع شده بودند. چشمانمان در هم گره می‌خورد. سراغ آقای تهرانی‌زاده را گرفتم، شاید آن دختر کوچک 9 ساله بود که متوجه حرفم شد و دستم را گرفت و نزد ایشان برد. آقای تهرانی‌زاده هم نیمه شنوا بود اما به آسانی صحبت‌های هم را متوجه می‌شدیم. در اتاق ایشان یک خانم شنوا که معلم بودند، به همراه همسر ناشنوایشان و یک آقای جوان نیز حضور داشتند. اجازه خواستم آنها هم بمانند و این دختر کوچک هم به جمع ما اضافه شود.
سلامت : آقای حبیب تهرانی‌زاده، کانون ناشنوایان چه خدماتی برای افراد ناشنوا دارد؟
از همان بدو تاسیس یعنی سال 1339 که در یک اتاق کوچک و با حضور هفت، هشت نفر ناشنوا در حسن‌آباد تهران به وجود آمده تا حالا که قرار است از مرکز فعلی (ابتدای ستارخان) به ساختمان شهرک غرب برویم (این ساختمان به وسیله کمک‌های خیریه ساخته شده) یک خدمت و هدف مدنظر بوده و آن هم برقراری ارتباط با این عزیزان است. ناشنوا با اینکه معلول است اما معلولیتی جز نشنیدن ندارد. او سالم است مانند شما ولی تنها نکته‌ای که متمایزش می‌کند، این است که نه کسی حرفش را می‌فهمد و نه او می‌تواند صدای کسی را بشنود. یعنی برای هر کاری مانند رفتن به اداره‌ها و غیره رابط می‌خواهد. ما معرفی‌نامه می‌دهیم برای نظام وظیفه یا اداره کار، برای رابطی که با او به شهرداری یا دادگاه‌ها برود و پل کلامی را برقرار سازد، اقدام می‌کنیم. البته از سال 58 که سازمان بهزیستی روی کار آمد نه تنها کانون ما بلکه کانون نابینایان و دیگر معلولان برای امور خود باید به آنجا مراجعه کنند.
سلامت : این عزیزان ناشنوا که به اینجا آمده‌اند و با هم صحبت می‌کنند، کار خاصی دارند؟
خیر. با هم درددل می‌کنند، شطرنج بازی می‌کنند، چای می‌خورند و غم‌هایشان را با هم تقسیم می‌کنند. دلسوزتر از ناشنوا کسی برای خودمان نیست. به جای اینکه بروند در پارک و مکان‌های عمومی که با آنها بیگانه است، به خانه دوم‌شان یعنی کانون می‌آیند. تمام هیات مدیره کانون ناشنوا هستند و برای همین اساسنامه و قوانینی که در نظر می‌گیرند، مناسب است. البته دبیرکل که کارهای علمی انجام می‌دهند، آقای دکتر گیتی شنوا هستند. باتوجه به جمعیت 6/1 جامعه که ناشنوا هستند، امکاناتی که برای ناشنوایان از جانب دولت در نظر گرفته شده، اجرا نمی‌شود.
سلامت : چه امکاناتی دارید؟
مراکز آموزشی و تفریحی که دولتی هستند، برای ناشنوایان رایگان و مراکز خصوصی نیم بها است. از درصدی تخفیف برای هواپیما و قطار بهره‌مندیم. مانند دیگر معلولان باید طبق قانون کار در مراکز کاری از درصدی که مختص معلولان (7 درصد) است استفاده شود ولی متاسفانه از پذیرفتن ناشنوایان با اینکه معلولیت جسمی حرکتی که جدی باشد ندارند، در برخی مراکز برای کار امتناع می‌کنند. هنوز سهمیه دانشگاه یا جذب کار وجود ندارد.
سلامت : مهم‌ترین مشکل شما چیست؟
عدم برقراری ارتباط، این عزیزان را گوشه‌گیر می‌کند. سازمان بهزیستی تلاش خود را می‌کند اما چون گرفتاری‌ها و مسوولیت‌های زیادی دارد، توانایی رسیدگی به همه امور را ندارد و همین جا از تلاش‌های زیاد آنها سپاس‌گزاریم. به هر حال نداشتن شغل یعنی نداشتن پول، مشکل در ازدواج و زندگی. من فکر نمی‌کنم جوان ناشنوا فرقی با جوانان دیگر داشته باشد. این مشکل به دنبال کار بودن و نداشتن مسکن و پیامدهای آن اپیدمی است. مشکل برقراری ارتباط و درک نکردن ناشنوا مزید بر علت برای جوان ناشنواست.
سلامت : کنکور و آموزش در این گروه چگونه است؟
ناشنوای جوانی که خود را معرفی نکردند اما مهندس آرشیتکت از دانشگاهی دولتی داشتند گفتند: «خوشبختانه مدارس استثنایی در تهران هست اما برای کنکور هیچ امتیاز مثبتی قایل نیستند. به نابیناها رابط می‌دهند، به ما و معلولان جسمی حرکتی، وقت اضافی. در دانشگاه هم رابطی نداریم. من سعی می‌کردم کتاب و جزوه بخوانم. به هر سختی که بود بعد از فارغ‌التحصیلی در شهرداری یکسری نقشه‌کشی را به عهده گرفتم. حال که سه ماه است ازدواج کردم، برای تامین مخارج می‌خواهم مجوز یک مغازه نان ماشینی بگیرم تا عصرها در آنجا باشم بلکه چرخ زندگی‌ام بچرخد. حتی یک رابط ندارم و برای گرفتن مجوز آرد و غیره دردسر دارم.»
سلامت : چرا از نوشتن استفاده نمی‌کنید؟
شما که شنوا هستید، به اداره‌ها که می‌روید، امروز برو فردا بیا می‌گویند. آیا حاضرند برای من بنویسند و نوشته‌های مرا بخوانند و با هم ارتباط برقرار کنیم.
سلامت : استفاده از سمعک چطور؟ آیا دولت آن را به آسانی در اختیارتان می‌گذارد؟
همسر آن خانم معلم که شغل آزاد داشتند گفتند: «من که وضع مالی‌ام بهتر است نمی‌توانم سمعک خوب بخرم. مجبورم از همین سمعک‌های درجه 3 که کارایی کمی دارند، استفاده کنم چه رسد به این جوان‌ها. سمعک هزینه دارد اما 15 تا 20 درصد تخفیف می‌دهند. اگر هم وسایل یدکی برای تعمیرش بخواهیم، بهزیستی می‌گوید نداریم. مراکز دولتی هم همین‌طور. عمر مفید این سمعک‌ها شش ماه تا یک سال است و زود باید تعمیر شود.» مهندس جوان گفت: «هزینه‌های توان‌بخشی را چرا نمی‌گویید. برای گفتاردرمانی یا آزمایش‌های گوش، ساعتی 6 تا 10 هزار تومان باید بپردازیم. وقتی به سختی کار پیدا می‌کنیم، چطور از عهده این هزینه‌ها برآییم. معلولان جسمی لااقل زبان دارند تا حرف بزنند اما ناشنوایی مانند من زبان ندارد تا دردش را بگوید.»
سلامت : آیا مدارس استثنایی از عهده امکانات آموزشی برمی‌آیند؟ لطفا شما پاسخگو باشید که معلم هستید؟
من معلم بچه‌های شنوا هستم و در مدرسه عادی درس می‌دهم. مدرسه‌های باغچه‌بان و استثنایی مفید هستند. با تبلیغات ناصحیح و بدون بررسی کارشناسانه متاسفانه به تازگی برخی والدین را تشویق می‌کنند، بچه‌هایشان را به مدارس عادی بفرستند تا بدون استفاده از دست‌ها، حرف بزنند و با لب‌خوانی متوجه شوند. می‌گویند در بیشتر کشورهای پیشرفته برای ناشنوایان این گونه عمل می‌شود. در حالی که حتی یک رابط در کلاس عادی نیست و برخی معلمان از روی ترحم تنها به دانش‌آموز ناشنوای کلاس نمره می‌دهند. والدین هم فکر می‌کنند بی‌کلاسی است که فرزندشان به مدرسه استثنایی برود.
سلامت : یعنی یک رابط وجود ندارد که برای جمعی از ناشنوایان مطالب درسی را در آن واحد ترجمه کند مانند اخبار تلویزیون؟
به طور مثال، یک خانم یا آقای رابط باید در طول روز پنج مدرسه را پوشش دهد. قطعا به این چند مدرسه نخواهد رسید. تازه اگر هم تقسیم وقت کند، یک ساعت از کلاس درس را پوشش می‌دهد نه همه درس‌ها را. بهترین کار، بردن بچه‌ها به مدارس استثنایی است. آقای تهرانی‌زاده گفت: «البته شایان ذکر است که تعداد این مدارس در تهران کم است (27 مدرسه) و شما مجبورید در محل خود، از همان مدرسه عادی برای فرزندتان استفاده کنید. اگر قرار است مطابق اطلاعات روز دنیا به آموزش و پرورش ناشنوایان برسند یا باید بررسی کنند که بچه‌ها نیمه شنوا باشند و به مدرسه عادی بروند و یا ببینند او در چه سنی ناشنوا شده است. خلاصه اینکه باید کارشناسی شود و بدون امکانات نمی‌شود.»
سلامت : کانون ناشنوایان در شهرستان‌ها هم هست؟
بله. 80 شعبه در شهرستان‌ها هست.
منبع : الهه رضائیان سلامتیران

دسته ها : گفتگو
يکشنبه سیزدهم 11 1387
جملات خبری

 

راننده ناشنوا است

در تاکسی نوشته شده بود ، راننده ناشنوا است ، هنگامی که خواستید پیاده شوید ، قبلش با دست اشاره کنید .

دسته ها : اجتماعی
يکشنبه سیزدهم 11 1387

داستان کوتاه

 من یک کودک استثنایی ام از دست هایم به جای گوش استفاده می کنم و از پاهایم به جای دست از چشمانم به جای صدا استفاده می کنم و از صدایم به جای چشمانم چون من یک کودک استثنایی ام.

خداوند انسان ها را آفرید و نیز کودکانی را که نمی توانند بشنوند ، حرف بزنند، نمی توانند ببیند ، راه بروند و با دستهایشان کاری انجام دهند. خدایا، تو به انسان تمام چیزی را کهنیاز دارد داده ای مثل روح جسم ، چشم دست ، پا ، حس بویایی ، شنوایی، لامسه ... و هم چیزی که انسان را کامل کند ولی بعضی از این افراد ناقص هستند درست نمی شنوند ولی می توانند حرف بزنند تو به جای شنوایی به او چیزی دیگری دادی که در انسان هایی دیگر شاید کمتر پیدا شده.

تو به بچه های نابینا یک دنیای سیاه دادی ولی آنها معتقدند این دنیا سیاه نیست آنها نمی بینند ولی می توانند لمس کند می توانند بشنوند اگر از بچه های نابینا حس شنوایی را بگیری دنیای این بچه های استثنایی چه می شود؟

وقتی دو ناشنوا باهم تشکیل یک زندگی را می دهند ثمره آن را در وجود یک بچه سالم و شنوا می بینند دیگر عضه های پدر و مادر تمام می شود دیگر اون سکوتی که همیشه در یک خونه بود می شکند با صدای گریه کردن، خندیدن یک کودک شنوا، وقتی کودک به مراتب بزرگ می شود و پدر ومادر به جای صدای خودشان از وی استفاده می کند به جای او حرف می زنند دیگر پدر و مادر اون ناراحتی که قبلاً داشتند ندارند. خوشحالند که صدا دارند درست است که نمی شنوند ولی صدا دارند.

یک دسته ی دیگر از بچه های استثنایی بچه هایی عقب مانده ذهنی هستند درست مانند یک انسان کامل نمیباشند ولی کارهایی انجام میدهند که از بعضی افراد شاید برنیاید.

پس خداوند به هرکسی یک نوع استعداد خارق العاده داده است خدایا ممنونم و خوشحالم چون دیدم و یاد گرفتم که کودکان استثنایی هیچ فرقی با کودکان سالم ندارند شاید برتر از کودکان سالم هم باشند کودکان سالم از دستهایش برای کار و از چشمایش برای دیدن طبیعت و کنیه دوزی و کارهای اشتباه و از گوش هایشان برای شنیده حرفها ، سخنرانیهای بیهوده ودروغ استفاده می کنند

ولی شعار کودک استثنایی این نیست او یک کودک معمولی نیست او یک فرد استثنایی است به خاطر اینکه برتر و بهتر از کودکان سالم هست.

 منبع : شکست سکوت

دسته ها : داستانک
شنبه پنجم 11 1387

باید دوباره تازه شد توی هوای رابطه -گفت‌وگو با گویندگان اخبار ناشنوایان

اغلب ناشنوایان و کم‌شنوایان با زبان اشاره با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. شناخت ما از زبان اشاره شاید محدود شود به خاطراتی از اخبار ناشنوایان تلویزیون و حرکاتی از مجری که شاید برای بسیاری از ما بی‌معنا به نظر برسد اما کوچک‌ترین اشاره‌شان، مفهومی را می‌رساند.

به طور روزمره ما بیش از اینها با زبان اشاره سر و کار داریم و گاهی آن‌قدر با آن عجین شده‌ایم که چندان به نظرمان نمی‌رسد. بارها حرکت دست پلیس راهنمایی و رانندگی را به چشم دیده‌ایم که به نشانه «ایست» اتومبیل‌ها را متوقف می‌کند یا شاید آشناترین تصاویری که از عکس‌های زمان جنگ به خاطر می‌آوریم، انگشتانی V شکل است که Victory یا «پیروزی» را به رخ می‌کشند. بگذریم از زبان‌های اشاره‌ای که مختص ارتباط میان «خلبان»ها و کارگزاران بورس‌های مشهور و پرکار جهان است.

به بهانه روز ناشنوایان به سراغ آشناترین چهره‌هایی رفتیم که سال‌ها اخبار ناشنوایان تلویزیون ایران را اجرا کرده‌اند و با آقایان «پیروزی» و «تهرانی‌زاده» که خود ناشنوا هستند، به گفت‌وگو نشستیم.

- زبان‌های اشاره در شهرهای مختلف ایران چه فرقی می‌کند؟

تهرانی زاده - در شهرهای ایران که گویش‌های مختلفی وجود دارد، ناشنوایان به زبان‌های اشاره بومی با هم ارتباط برقرار می‌کنند. گروه ما شروع به تحقیقات کرد تا بتوانیم در سطح گسترده به یک زبان واحد با هم صحبت کنند. برای همین به شهرستان‌ها می رفتیم و اشارات مختلف را یادداشت می‌کردیم. سعی داشتیم ساده‌ترین و گویاترین اشارات را انتخاب کنیم تا به صورت کتاب، فیلم و محصولات دیگر در دسترس کارشناسان، مددکاران، ناشنوایان و والدینشان قرار دهیم.

- سال‌هاست که تلویزیون ایران، اخبار یا برخی از سریال‌ها و فیلم‌ها را با استفاده از یک «رابط» یا «نشانگر» برای ناشنوایان قابل درک می‌سازد. چرا استفاده از «زیرنویس» در این برنامه‌ها رایج نیست و جایگزین رابط نمی‌شود؟

ت- سال ۶۴ تنها اخبار مخصوص ناشنوایان بود که تولید می‌شد. اما این کافی نبود. ناشنوایان باید از برنامه‌های علمی و سرگرمی تلویزیون هم استفاده می‌کردند بنابراین پخش اخبار به صورت هفتگی کافی نبود. ما بسیار پیگیری کردیم و در نهایت پیشنهادی را به نهاد ریاست جمهوری ارائه کردیم که تصویب شد. بر اساس این طرح برنامه‌های دیگر هم برای ناشنوایان قابل استفاده بودند. در طرح ما پیشنهاد شده بود که هم «رابط» و هم «زیرنویس» در برنامه‌ها وجود داشته باشد. متأسفانه تلویزیون تنها استفاده از زبان اشاره را در دستور کار قرار داد و از زیرنویس خبری نشد. در مواردی چون فیلم‌های سینمایی و مستند، ناشنوا قادر نیست که هم تصاویر فیلم را پیگیری کند و هم به «رابط» و اشاره‌هایش توجه داشته باشد. این روش عملاً قابل استفاده نخواهد بود. رابط در مواردی چون اخبار یا میزگرد قابل استفاده است اما این روش در فیلم‌ها مفید نخواهد بود.

- علت آن‌که مسؤولان از زیرنویس استفاده نمی‌کنند چیست؟
ت- علتش را هزینه بالای زیرنویس کردن اعلام می‌کنند. اما فیلم‌های بسیاری که در حال حاضر موجود هستند، زیرنویس دارند. پس امکاناتش موجود است.

پیروزی - علت دیگری که اعلام می‌کنند این است که همه ناشنوایان سواد ندارند تا از زیرنویس استفاده و آن را درک کنند. در حالی که سواد با اشارات هم رابطه مستقیم دارد. ناشنوا اگر سواد نداشته باشد، بسیاری از کلمات زبان اشاره را هم متوجه نمی‌شود. برای ناشنوای باسواد زیرنویس بهتر است. به جمله‌بندی‌ها هم دقت می‌کند و سطح آگاهی‌اش بالاتر می‌رود. من به مسؤولان هم گفته ام که حاضرم اخبار ناشنوایان به کل تعطیل شود اما به جایش از زیرنویس استفاده شود. اما قبول نکردند. در یک فیلم سینمایی که افراد مختلفی حرف می‌زنند، اصلاً مشخص نمی‌شود که رابط به جای کدام‌یک با اشاره حرف می‌زند.

ت – در حالی‌که در زیرنویس می‌توان صحبت‌های بازیگران را با رنگ‌های مختلف یا علایم دیگر مشخص و این مشکلات را حل کرد. کاری که در کشورهای اروپایی می‌کنند. ما نمونه‌هایی از کارهای انجام شده در کشورهای دیگر را نشانشان دادیم.

پ – من رفتم دانمارک. خوش به حال ناشنوایان آن‌جا. فیلم‌ها کلاً زیرنویس دارند و بدون دوبله نشان داده می‌شوند. هم مردم به این وضعیت عادت کرده‌اند و هم ناشنوایان همه فیلم‌ها را درک می‌کنند. ناشنوا با دیدن مداوم این زیرنویس‌ها قادر است که جمله‌سازی بهتری داشته باشد و به زبان جامعه صحبت کند.

- احساسات، چگونه با زبان اشاره بیان می شود؟

پ- در این مورد ناشنوا هیچ فرقی با شنوا ندارد. شما هم موقع بیان احساسات حالت صورتتان غمگین یا شاد می‌شود. زبان اشاره فقط محدود به دست نیست. با تغییر چهره، احساسات هم منتقل می‌شود.

- تکنولوژی پیشرفت می‌کند و کلمات و اصطلاحات جدیدی مانند «اینترنت» و «وب‌سایت» وارد زبان می‌شوند. آیا مانند فرهنگستان زبان فارسی مجمعی دارید تا اشارات جدید را برای کلمات جدید تصویب کنید؟

پ- ناشنوایان معمولاً زود یاد می‌گیرند. اشاره‌ها به صورت طبیعی درست می‌شوند. تعدادی را از طریق کتاب‌های فرهنگ زبان اشاره که ما از کشورهای دیگر می‌آوریم یاد می‌گیریم و البته تعداد زیادی را هم خودمان درست می‌کنیم اما مجمعی برای تصویب اشاره‌ها نداریم.
ت- ناشنوا نمی‌تواند با دو دست کلمات زیادی بسازد. بسیاری از اشارات به طور طبیعی ساخته می‌شوند. مثلاً برای کلمه‌ای مانند «اصفهان» یک دست را به طور عمود بر کف دست دیگر فرود می‌آوریم. در این حرکت، کف دست نشان‌دهنده جهان است و دستی که عمود می‌آید نشان‌دهنده نصف کردن است. در مجموع مفهوم «نصف جهان» به ذهن می‌آید. این حرکت طبیعی است چون در فرهنگ و زبان فارسی ما «اصفهان» نصف جهان است. بقیه واژه‌ها را هم به صورت الفبا و حرف به حرف نشان می‌دهیم.

- زبان اشاره فارسی با زبان اشاره کشورهای دیگر چقدر فرق دارد؟

ت - هر کشوری به زبان و فرهنگ خودش اشاره می‌کند. برای مثال اشاره‌ای که در ژاپن برای «قاشق» وجود دارد با اشاره ما برای این کلمه فرق می‌کند چون آنها از وسیله دیگری برای خوردن استفاده می‌کنند. ما برای نشان دادن «خانم» از حرکتی استفاده می‌کنیم که نشان‌دهنده «روسری» است اما در یک کشور اروپایی «خانم» به شکل دیگری نشان داده می‌شود و در برخی موارد هم مثل «تلفن» یا «توپ» البته اشاره‌ها مشابه هستند.

- زبان اشاره بین‌المللی هم وجود دارد؟

ت- برای ارتباطات بین‌المللی دیگر «لب‌خوانی» وجود ندارد و همه چیز به صورت اشاره رد و بدل می‌شود. کتاب‌هایی هم در این زمینه منتشر شده که از زبان‌های مختلف دنیا اشارات را گردآوری کرده‌اند اما بیشتر اشاره‌ها به طور طبیعی انجام می‌شود. خانم «جویا صمیمی» که اصالتاً آمریکایی بود در دهه 1350 یک بار شروع کرد برای آن‌که اشاره های آمریکایی را در ایران جا بیندازد اما ما زیر بار نرفتیم چون ما فرهنگ خودمان و اشارات خودمان را داشتیم. ایشان هم بعد از مدتی قانع شد و دیگر اصرار نکرد. ما هم روش‌های او را ادامه دادیم اما با زبان ایرانی.

- شما به چند زبان اشاره مسلط هستید؟

ت- ما کتاب‌های اشاره به زبان‌های مختلف را داریم اما به زبان‌های مختلف اشاره مسلط نیستیم. هیچ‌کس در ایران نداریم که به چند زبان اشاره مسلط باشد. در مواقعی که در کنفرانس‌های بین‌المللی شرکت می‌کنیم، با خودمان رابط می‌بریم تا برایمان عمل ترجمه را مثلاً از انگلیسی به اشاره فارسی انجام دهد. در ایران تنها یک نفر بود که او هم تحصیل‌کرده آمریکا بود. خانم «بهادری» که دوره‌های مرتبط را گذرانده بود و متأسفانه بعد از بازنشستگی به کانادا مهاجرت کرد.

- چرا افراد دیگری را برای گذراندن چنین دوره‌هایی به خارج از کشور نمی‌فرستند؟

ت- ما طرحش را نوشتیم و ارائه دادیم اما به علت هزینه‌های بالا موفق نشدیم مسؤولان وزارت علوم را قانع کنیم تا دوره‌های طولانی‌مدت این‌چنینی برگزار کنند. تازه قرار هست که کودکان ناشنوا را هم به خاطر هزینه‌های بالا در مدارس جداگانه آموزش ندهند. قرار است تا با شنواها در یک مدرسه درس بخوانند بدون آن‌که معلمان آموزش‌های خاص را دیده باشند. مدارس ناشنوایان یک به یک در حال جمع شدن هستند در حالی‌که معلم تلفیقی برای مدارس عمومی وجود ندارد.

ما با چنین روش‌هایی هم موافق نیستیم. ناشنوا جز «ارتباط» هیچ مشکل دیگری ندارد و ما تلاش خواهیم کرد تا این ارتباط را تسهیل و فاصله‌ها را کم کنیم.

منبع : نیما اکبرپور (زیگزاگ)

دسته ها : گفتگو
شنبه پنجم 11 1387
X