باید دوباره تازه شد توی هوای رابطه -گفتوگو با گویندگان اخبار ناشنوایان
اغلب ناشنوایان و کمشنوایان با زبان اشاره با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. شناخت ما از زبان اشاره شاید محدود شود به خاطراتی از اخبار ناشنوایان تلویزیون و حرکاتی از مجری که شاید برای بسیاری از ما بیمعنا به نظر برسد اما کوچکترین اشارهشان، مفهومی را میرساند.
به طور روزمره ما بیش از اینها با زبان اشاره سر و کار داریم و گاهی آنقدر با آن عجین شدهایم که چندان به نظرمان نمیرسد. بارها حرکت دست پلیس راهنمایی و رانندگی را به چشم دیدهایم که به نشانه «ایست» اتومبیلها را متوقف میکند یا شاید آشناترین تصاویری که از عکسهای زمان جنگ به خاطر میآوریم، انگشتانی V شکل است که Victory یا «پیروزی» را به رخ میکشند. بگذریم از زبانهای اشارهای که مختص ارتباط میان «خلبان»ها و کارگزاران بورسهای مشهور و پرکار جهان است.
به بهانه روز ناشنوایان به سراغ آشناترین چهرههایی رفتیم که سالها اخبار ناشنوایان تلویزیون ایران را اجرا کردهاند و با آقایان «پیروزی» و «تهرانیزاده» که خود ناشنوا هستند، به گفتوگو نشستیم.
- زبانهای اشاره در شهرهای مختلف ایران چه فرقی میکند؟
تهرانی زاده - در شهرهای ایران که گویشهای مختلفی وجود دارد، ناشنوایان به زبانهای اشاره بومی با هم ارتباط برقرار میکنند. گروه ما شروع به تحقیقات کرد تا بتوانیم در سطح گسترده به یک زبان واحد با هم صحبت کنند. برای همین به شهرستانها می رفتیم و اشارات مختلف را یادداشت میکردیم. سعی داشتیم سادهترین و گویاترین اشارات را انتخاب کنیم تا به صورت کتاب، فیلم و محصولات دیگر در دسترس کارشناسان، مددکاران، ناشنوایان و والدینشان قرار دهیم.
- سالهاست که تلویزیون ایران، اخبار یا برخی از سریالها و فیلمها را با استفاده از یک «رابط» یا «نشانگر» برای ناشنوایان قابل درک میسازد. چرا استفاده از «زیرنویس» در این برنامهها رایج نیست و جایگزین رابط نمیشود؟
ت- سال ۶۴ تنها اخبار مخصوص ناشنوایان بود که تولید میشد. اما این کافی نبود. ناشنوایان باید از برنامههای علمی و سرگرمی تلویزیون هم استفاده میکردند بنابراین پخش اخبار به صورت هفتگی کافی نبود. ما بسیار پیگیری کردیم و در نهایت پیشنهادی را به نهاد ریاست جمهوری ارائه کردیم که تصویب شد. بر اساس این طرح برنامههای دیگر هم برای ناشنوایان قابل استفاده بودند. در طرح ما پیشنهاد شده بود که هم «رابط» و هم «زیرنویس» در برنامهها وجود داشته باشد. متأسفانه تلویزیون تنها استفاده از زبان اشاره را در دستور کار قرار داد و از زیرنویس خبری نشد. در مواردی چون فیلمهای سینمایی و مستند، ناشنوا قادر نیست که هم تصاویر فیلم را پیگیری کند و هم به «رابط» و اشارههایش توجه داشته باشد. این روش عملاً قابل استفاده نخواهد بود. رابط در مواردی چون اخبار یا میزگرد قابل استفاده است اما این روش در فیلمها مفید نخواهد بود.
- علت آنکه مسؤولان از زیرنویس استفاده نمیکنند چیست؟
ت- علتش را هزینه بالای زیرنویس کردن اعلام میکنند. اما فیلمهای بسیاری که در حال حاضر موجود هستند، زیرنویس دارند. پس امکاناتش موجود است.
پیروزی - علت دیگری که اعلام میکنند این است که همه ناشنوایان سواد ندارند تا از زیرنویس استفاده و آن را درک کنند. در حالی که سواد با اشارات هم رابطه مستقیم دارد. ناشنوا اگر سواد نداشته باشد، بسیاری از کلمات زبان اشاره را هم متوجه نمیشود. برای ناشنوای باسواد زیرنویس بهتر است. به جملهبندیها هم دقت میکند و سطح آگاهیاش بالاتر میرود. من به مسؤولان هم گفته ام که حاضرم اخبار ناشنوایان به کل تعطیل شود اما به جایش از زیرنویس استفاده شود. اما قبول نکردند. در یک فیلم سینمایی که افراد مختلفی حرف میزنند، اصلاً مشخص نمیشود که رابط به جای کدامیک با اشاره حرف میزند.
ت – در حالیکه در زیرنویس میتوان صحبتهای بازیگران را با رنگهای مختلف یا علایم دیگر مشخص و این مشکلات را حل کرد. کاری که در کشورهای اروپایی میکنند. ما نمونههایی از کارهای انجام شده در کشورهای دیگر را نشانشان دادیم.
پ – من رفتم دانمارک. خوش به حال ناشنوایان آنجا. فیلمها کلاً زیرنویس دارند و بدون دوبله نشان داده میشوند. هم مردم به این وضعیت عادت کردهاند و هم ناشنوایان همه فیلمها را درک میکنند. ناشنوا با دیدن مداوم این زیرنویسها قادر است که جملهسازی بهتری داشته باشد و به زبان جامعه صحبت کند.
- احساسات، چگونه با زبان اشاره بیان می شود؟
پ- در این مورد ناشنوا هیچ فرقی با شنوا ندارد. شما هم موقع بیان احساسات حالت صورتتان غمگین یا شاد میشود. زبان اشاره فقط محدود به دست نیست. با تغییر چهره، احساسات هم منتقل میشود.
- تکنولوژی پیشرفت میکند و کلمات و اصطلاحات جدیدی مانند «اینترنت» و «وبسایت» وارد زبان میشوند. آیا مانند فرهنگستان زبان فارسی مجمعی دارید تا اشارات جدید را برای کلمات جدید تصویب کنید؟
پ- ناشنوایان معمولاً زود یاد میگیرند. اشارهها به صورت طبیعی درست میشوند. تعدادی را از طریق کتابهای فرهنگ زبان اشاره که ما از کشورهای دیگر میآوریم یاد میگیریم و البته تعداد زیادی را هم خودمان درست میکنیم اما مجمعی برای تصویب اشارهها نداریم.
ت- ناشنوا نمیتواند با دو دست کلمات زیادی بسازد. بسیاری از اشارات به طور طبیعی ساخته میشوند. مثلاً برای کلمهای مانند «اصفهان» یک دست را به طور عمود بر کف دست دیگر فرود میآوریم. در این حرکت، کف دست نشاندهنده جهان است و دستی که عمود میآید نشاندهنده نصف کردن است. در مجموع مفهوم «نصف جهان» به ذهن میآید. این حرکت طبیعی است چون در فرهنگ و زبان فارسی ما «اصفهان» نصف جهان است. بقیه واژهها را هم به صورت الفبا و حرف به حرف نشان میدهیم.
- زبان اشاره فارسی با زبان اشاره کشورهای دیگر چقدر فرق دارد؟
ت - هر کشوری به زبان و فرهنگ خودش اشاره میکند. برای مثال اشارهای که در ژاپن برای «قاشق» وجود دارد با اشاره ما برای این کلمه فرق میکند چون آنها از وسیله دیگری برای خوردن استفاده میکنند. ما برای نشان دادن «خانم» از حرکتی استفاده میکنیم که نشاندهنده «روسری» است اما در یک کشور اروپایی «خانم» به شکل دیگری نشان داده میشود و در برخی موارد هم مثل «تلفن» یا «توپ» البته اشارهها مشابه هستند.
- زبان اشاره بینالمللی هم وجود دارد؟
ت- برای ارتباطات بینالمللی دیگر «لبخوانی» وجود ندارد و همه چیز به صورت اشاره رد و بدل میشود. کتابهایی هم در این زمینه منتشر شده که از زبانهای مختلف دنیا اشارات را گردآوری کردهاند اما بیشتر اشارهها به طور طبیعی انجام میشود. خانم «جویا صمیمی» که اصالتاً آمریکایی بود در دهه 1350 یک بار شروع کرد برای آنکه اشاره های آمریکایی را در ایران جا بیندازد اما ما زیر بار نرفتیم چون ما فرهنگ خودمان و اشارات خودمان را داشتیم. ایشان هم بعد از مدتی قانع شد و دیگر اصرار نکرد. ما هم روشهای او را ادامه دادیم اما با زبان ایرانی.
- شما به چند زبان اشاره مسلط هستید؟
ت- ما کتابهای اشاره به زبانهای مختلف را داریم اما به زبانهای مختلف اشاره مسلط نیستیم. هیچکس در ایران نداریم که به چند زبان اشاره مسلط باشد. در مواقعی که در کنفرانسهای بینالمللی شرکت میکنیم، با خودمان رابط میبریم تا برایمان عمل ترجمه را مثلاً از انگلیسی به اشاره فارسی انجام دهد. در ایران تنها یک نفر بود که او هم تحصیلکرده آمریکا بود. خانم «بهادری» که دورههای مرتبط را گذرانده بود و متأسفانه بعد از بازنشستگی به کانادا مهاجرت کرد.
- چرا افراد دیگری را برای گذراندن چنین دورههایی به خارج از کشور نمیفرستند؟
ت- ما طرحش را نوشتیم و ارائه دادیم اما به علت هزینههای بالا موفق نشدیم مسؤولان وزارت علوم را قانع کنیم تا دورههای طولانیمدت اینچنینی برگزار کنند. تازه قرار هست که کودکان ناشنوا را هم به خاطر هزینههای بالا در مدارس جداگانه آموزش ندهند. قرار است تا با شنواها در یک مدرسه درس بخوانند بدون آنکه معلمان آموزشهای خاص را دیده باشند. مدارس ناشنوایان یک به یک در حال جمع شدن هستند در حالیکه معلم تلفیقی برای مدارس عمومی وجود ندارد.
ما با چنین روشهایی هم موافق نیستیم. ناشنوا جز «ارتباط» هیچ مشکل دیگری ندارد و ما تلاش خواهیم کرد تا این ارتباط را تسهیل و فاصلهها را کم کنیم.
منبع : نیما اکبرپور (زیگزاگ)