مصاحبه با گروهی  (ادامه مطلب قبل)

س : ناشنوایان دوست دارند که فرزندشان شنوا باشد یا ناشنوا؟ ج: باید بپذیریم که شرایط زندگی ما در جامعه شرایط خوبی نیست. زیرا مردم ناشنوا را نمی شناسند؛ نمی دانند چگونه باید با او برخورد کنند. البته الان در تهران نسبت به چند سال پیش وضعیت خیلی بهتر شده است. به یاد دارم اوایلی که اخبار ناشنوایان از تلویزیون پخش می شد؛ در اتوبوس ، در خیابان مردم من را به هم نشان میدادند، و برخی حتی حرکات من را تقلید می کردند و می خندید. اما در حال حاضر این برخوردها خیلی کم پیش می آید. مردم به من احترام می گذارند و من تفاوتی در رفتار آنها با خود و شنوایان نمی بینم. اگر به مردم آموزش داده شود؛ اگر به آنها یاد دهیم که ناشنوا کیست ، چه خصوصیاتی دارد، چگونه باید با او ارتباط برقرار کرد؛ اگر آنها بیاموزند که ناشنوا نیز انسانی  است با همه توانایی هایی که یک موجود انسانی می تواند داشته باشد و تنها تفاوتش با شنوایان، نشنیدن است، با ما رفتاری عادی و مانند دیگر شنوایان خواهند داشت. دیگر با دیدن یک ناشنوا اداها و شکلک های عجیب و غریب در نمی آورند و با این کار ما را آرزده نمی سازند.ج : درست می گوید برخورد اطرافیان حتی روی برداشت ما از خود و توانایی هایمان تاثیر می گذارد. من با وجود اینکه در سنین نو جوانی ناشنوا شده ام، درحال حاضر با ناشنوایی ام مشکل ندارم. من توانسته ام خودم را با شرایط جدید تطبیق دهم و زندگی خوبی داشته باشم. اما برخی برخوردها واقعا من را ناراحت می کند. برای مثال من الان در دانشگاه تحصیل می کنم. برخورد برخی استادان بسیار خوب ولی برخورد برخی دیگر آدم را ناراحت و ناامید می سازد. برخی استادان هنگامی که می خواهند با من ارتباط برقرار کنند، به جای حرف زدن از حرکات عجیب و غریبی استفاده می کنند که من را در مقابل همکلاسی هایم شرمنده می سازد. در چنین لحظاتی آرزو می کنم که زمین دهن باز می کرد و من را می بلعید تا بیش از این تحقیر نشوم. در شرایطی که جامعه ام به من این امکان را می دهد با استفاده از توانایی هایم کار کنم، به ناشنوایی ام افتخار می کنم. اما در لحظاتی که چنین تحقیر میشوم آیا دیگر می توان احساس غرور کرد؟ج : من هم فکر می کنم اگر جامعه به ما فرصتی برابر با دیگر افراد (و نه بیشتر از آنان ) می داد و به جای برخورد ترحم آمیز با ما برخوردی منطقی داشت، بسیاری از مشکلات ناشنوایان حل می شد البته نابینایان نیز مشکلاتی دارند؛ اما مردم نابینایان را بهتر از ناشنوایان می شناسند. شاید به این علت که آنها حرف می زنند و ما اشاره می کنیم و صحبت هایمان را هر کسی نمی فهمد. برای رفع این مشکل بهترین راه آموزش است. اگر جامعه رفتار بد و توهین آمیز دارد، به علت ناآگاهی است. باید به مردم آموزش داد. آنها را آگاه کرد. وقتی کسی در مورد مسئله ای اطلاعی ندارد و یا حتی اطلاعات غلط دارد ؛ چگونه می توان انتظار داشت که رفتاری منطقی داشته باشد.
دسته ها : اجتماعی
دوشنبه بیست و یکم 5 1387

مصاحبه با گروهی : 16/4/87

س : چرا ناشنوایان دوست ندارند با فردی شنوا ازدواج کنند؟
ج : شنوا دوست دارد با شنوا صحبت کند، ناشنوا می خواهد که همسرش همه حرفها را برایش با اشاره بگوید ولی او حوصله ندارد. مثلا" در مهمانی، یا هنگام تماشای تلویزیون، ناشنوا می پرسد چه گفت، شوا که می خواهد گوش بدهد، می گوید، صبر کن، صبر کن آلان می گویم. ناشنوا پس از مدتی دوباره سوال خود را تکرار می کند و باز همین جواب را می شنود. پس از تمام مکالمه ، شنوا حوصله ندارد همه را توضیح دهد. نیم ساعت حرف را در دو دقیقه می گوید. یعنی این همه حرف، همین چند جمله بود. این مسئله گاهی موجب اختلافات و دعواهای پیچیده تری می شود. گاهی اوقات زن شنوا با فرد شنوایی صحبت می کند، در پایان شوهر ناشنوایش می پرسد او چه گفت؟ و زن جواب می دهد، هیچی چیز مهمی نگفت و یا در یک دو جمله توضیح میدهد. اما ناشنوا می خواهد از اطرافش خبر داشته باشد. می خواهد همه حرفها را بداند نه موضوع صحبت را (این در مورد تمام صحبت هایی که در اطرافش گفته می شود، بدون توجه به طرفین گفتگو صادق است). این مسئله بارها و بارها تکرار می شود. در برخی موارد به تدریج مرد نسبت به همسرش بدبین شده و تصور می کند که او چیزی را مخفی می کند و شاید فرد شنوایی را ترجیح داده و به او خیانت می کند.

 س : ناشنوایان دوست دارند که فرزندشان شنوا باشد یا ناشنوا؟
ج : برخی ناشنوایان فرزند شنوا را ترجیح می دهند.
ج : من ندیده ام که ناشنوایی بگوید " من دوست دارم فرزندم ناشنوا باشد، اما ناشنوایانی دیده ام که برای اینکه فرزندشان ناشنوا نشود، ازدواج نکرده اند و یا به هنگام ازدواج شرط کرده اند که نمی خواهند بچه دار شوند.
ج : من در جند مورد دیده ام که فرزند ناشنوا بخواهند.
ج : من فکر می کنم بچه باید عقل سالم داشته باشد، شنیدن یا نشنیدن اصلا" مهم نیست. من خودم دوست دارم که با یک ناشنوا ازدواج کنم و بچه ای ناشنوا و سالم داشته باشم.

ج : اگر جامعه ما با ناشنوایان رفتاری تبعیض آمیز نداشت شاید من هم ترجیح میدادم که فرزندم ناشنوا باشد، اما در وضعیت فعلی نه که خیلی بها می دهند که از وضعیتم راضی باشم. ببیند من با ناشنوایی ام هیچ مشکلی ندارم ، اگر شرایط جامعه را حذف کنید. خیلی هم از این وضعیت راضی هستم. اما شرایط اجتماعی خیلی بد است. ما را در جامعه تحقیر می کنند؛ به ما به چشم آدم های عقب افتاده نگاه می کنند. در چنین شرایطی چگونه می توانم به ناشنوا بودنم افتخار کنم؛ چه رسد به اینکه بخواهم فرزندم نیز دچار این مشکلات شود

ادامه دارد.
دسته ها : اجتماعی
يکشنبه بیستم 5 1387
چند وقتی است دارم مقاله درباره رابط و زیرنویس به بستگی تلویزیون جمع آوری میکنم و چند قسمتی را بگذارم.

رسانه : به معنی وسیله رسانیدن است و در اصطلاح علوم ارتباطات اجتماعی مقصود از رسانه وسیله رساندن پیام از پیام دهنده به پیام گیرنده است.

رسانه های تصویری: منظور از رسانه های تصویری وجود برنامه های تلویزیونی همراه با رابط و زیرنویس میباشد.

رابط : به معنی مترجم میباشد یعنی کسی که گفتار دیگران را تبدیل به اشارات برای ناشنوایان می کند(بازبان اشاره برای ناشنوایان ترجمه می کند)

زیرنویس تلویزیون : زیرنویس نمایش متن لغات گفتاری میباشد که روی صفحه تلویزیون نشان داده میشوند. زیرنویس به تماشاگران اجازه دهد تا مکالمه و تصویر یک برنامه را بطور همزمان دنبال کند.

متغیر مستقل: بهره مندی ناشنوایان از برنامه ها تلویزیونی همراه با رابط و زیرنویس متغیر مستقل است
.
دسته ها : اجتماعی
سه شنبه پانزدهم 5 1387
رادیو رسانه عمومی و وسیله ارتباطی ارزانی است و اکثریت معلولان و افراد عادی جامعه از برنامه های آزمونده آن بهره مند میباشند اما این وسیله برای ناشنوایان کاربردی ندارد با توجه به اینکه نقض شنوایی از عوامل مهم در فهم و ادارک برنامه های تلویزیونی میباشد افراد دارای نقص شنوایی به نوبه خود دوست دارند کلام برنامه های تلویزیون را بفهمند در واقع نقش سازنده و تاثیر گذار تلویزیون - سینما در افراد معلول به مراتب بیش از افراد سالم است.

اگر افراد شنوایان سعی کنند که بفهمند ناشنوا بودن یعنی چه؟ آنگاه شاید افراد ناشنوایان سعی کنند که بفهمند شنوا بودن یعنی چه؟
دسته ها : اجتماعی
سه شنبه پانزدهم 5 1387

در زبان شیرین فارسی مثل است که می گویند " آدمی فربه شود از راه گوش" زیرا انسان از طریق شنیدن گفتار دیگران ، مطالب سودمند را فرا می گیرد و از نظر عقلی برهمه دانشها تسلط دارد و اکثر دانستینهای آدمی از طریق این حس شنوایی حاصل می شود با توجه به اینکه نقص شنوایی بر نعمت تکلم نیز صدمهمی زند و قدرت بیان رااز انسان می گیرد. این حس مهم بشری بیشتر آشکار میشود وکمتر کسی از ارزش واقعی آن آگاه است اما ناشنوایان ارزش واقعی شنوایی و تکلم را خبری می دانند. هدف کلی این پژوهش مطالعه رسانه های تصویر ودیداری (برنامه های تلویزیونی همراه با رابط و زیرنویس) و مقایسه باجنبه های تصویری سایر رسانه ها است.

 


دسته ها : اجتماعی
پنج شنبه دهم 5 1387

انسان موجودی اجتماعی است ، برقراری ارتباط یکی از نیازهای اولیه و اساسی او است و این ارتباط کلامی و غیر کلامی است.

ارتباطات الکترونیکی و گسترش آن جامعه کنونی را چنان از جوامع پیش متمایز ساخته است که برخی عصر نو را عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات می خوانند. این زمان نسبت به دوره های قبل، افزایش اطلاعات افراد و تخصصی شدن اطلاعات افراد ، در عرصه های گوناگون علوم و تکنولوژی میباشد.

نکته قابل توجه : معلولان از جمله افراد تازه وارد به حوزه ارتباطات و اطلاعات هستند.

صفت ظاهری و فیزیکی یا روحی و فکری با توجه به توانائیهای خویش از موقعیتهای مناسبی برای دستیابی به دانش و اطلاعات احتیاج به رسانه های دارند.

دریچه های ورود به جهان اطلاعات ، رسانه های همگانی هستند که مهمترین آنها را میتوان رادیو، تلویزیون ، سینما و مطبوعات دانست.

معلولین مانند سایر افراد جامعه باید از امکانات مناسب وبرابرسازی فرصتها و بهره گیری وحتی اداره آنها شریک باشند.

متاسفانه در حالی است که نقش ناشنوایان و نیمه شنوایان در مقایسه با سایر بسیار کمرنگ است همانند بهره مندی ناشنوایان از رسانه های تصویری و غیره هیچ سهمی ندارند.

بطورخلاصه جمع آوری کردم منبع محفوظ
دسته ها : اجتماعی
پنج شنبه دهم 5 1387
X